زینب پیر ازغندی (1284)
بنده تحقیق نمودم تا ببینم آیا فقرای جامعه می توانند بدون کمک کسی به بی نیازی دست یابند؟
نتیجه تحقیقاتم مثبت بود زیرا جهان به مرحله ای از رشد و امکانات رسیده است که به راحتی این کار یعنی بی نیاز شدن فقرای جامعه میسر شده است.
بر طبق نتیجه تحقیقاتم متوجه شدم امکانات به وفور هست اما نا امیدی افراد مانع دیدن امکانات می باشد. یعنی «نا امیدی» افراد جامعه علت اصلی بقای فقر می باشد.
من در تحقیقاتم متوجه شدم نبود آگاهی کافی و خبر نداشتن و ناشناخته ماندن وفور امکانات در جامعه علت دوم فقر در جامعه می باشد.
یعنی برای بی نیاز شدن فقرا اگر به این دو موضوع توجه کافی نماییم دیگر فقیری در جامعه نمی ماند مگر اینکه فردی عقب مانده ذهنی باشد که فقیر بماند و الا همه بدون استثنا از یک ثروتی که آنها را به بی نیازی برساند برخوردار می شوند.
ولی کسی که بخواهد بدون هدف ثروتی بر ثروتی انباشته نماید اصلا شایسته توجه نیست چرا که این فرد ارزشمند نیست و توجه ما به او حماقتی بیش نیست و از عدم یا کمبود آگاهی ما خبر داده و رسوایی مارا عیان می نماید.
و اینکه ما نیز نا امید زندگی می کنیم و دچار کمبود آگاهی هستیم و این خبر خوشی برای ما می تواند باشد تا دست به تغییر اندیشه های پوسیده و تاریخ مصرف گذشته خود بزنیم و در جستجوی امکانات موجود در جامعه و جوامع عصر اطلاعات برخیزیم.
مثلاً بنده در موضوع تهیه خوراک برای فقرا به تحقیق خود ادامه دادم و متوجه شدم علت اصلی گرسنه ماندن افراد جامعه این است که نمی دانند چه بخورند.
و علت دوم گرسنه ماندن افراد جامعه ناسپاسی از خداوند و چشم و هم چشمی آنان برای انتخاب غذاست. طوری که به رفع نیاز غذایی بدن خود غالبأ بی توجه اند اما به انتخاب شهوانی و خاص نوع غذا راغب هستند!!!
من میتوانم ادعا نمایم با دادن آگاهی به افراد جامعه تا آنچه را می خورند خوب بشناسند و نسبت به آن آگاهی کافی داشته باشند از فقر غذایی نجات می یابند که خداوند در پیامی خیلی کوتاه فرموده اند به غذای خود نگاه کنید. ولی ما اینگونه به اشتباه برداشت نموده ایم که یعنی با نگاه کردن به غذای خود بیشتر لذت ببرید!!! یعنی بها دادن و پرورش شهوات وایجاد تنوع بیشتر برای لذت از شهوانی خوردن!!!
و این عین پروراندن ناسپاسی از خداوند می باشد چرا که شکر گذاری و عملا تشکر از خداوند یعنی دیدن غذایی که می خوریم و شناخت ما از نوع غذاست نه چشم و هم چشمی و وفور لذت و شهوت در خوردن. تو در راه قدم نه / خود راه گویدت که چون باید رفت
با درود ، استاد گرامی به نظر من اندکترین نویسنده محترمه این مطلب نگارشی مطلب
خویش را بر بنیاد هایی بیش از حد ذهنی بنیاد نهاده اند و حول این محور فرضی
پیشنهادات خویش را به مخاطب ارائه می دهندکه تمامی انسانهای جهان از حداقل امکانات رفاهی در ضمینه دسترسی به غذا و آب آشامیدنی سالم غیر میکروبی برخوردار هستند پس از روی رفاه به شکم چرانی می پردازند، لیک در واقع امر اینگونه
نیست و امروزه در جهان و کشورمان ایران بسیارانی زیر خط فقر مطلق به سر می برند
و از حد اقل های بهداشتی و تغذیه سالم غیر میکروبی محروم هستند ، بنابراین ابتدا باید
سیستم اجتماعی این حداقل های نیاز مندی عمومی را فراهم سازد تا در مرحله پس از آن هر آموزگار و اندیشمندی بتواند نحوه تغذیه سالم کالری محور را به آنها بیاموزد .