"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

تُندی بِنَهید تا از شرور شیاطین برهید. کُندی برگزینید و لِجام (دهنه) به مکث (خِرَد) بدهید و آرام آرام تا کام، گام به گام سپاس خدای بگزارید و گذشته ها (اشتباهات و خطا) را پلکان رشد به عوالم بالا قرار دهید تا به قُرب (هم سایه گی خدا) برسید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «از کجا» ثبت شده است

برخی از دوستان راجع به این طرح، اطّلاعات بیش تر و شرح جامع تر خواسته اند. نام این طرح بیانگر نهایتِ وضوح است: «گوهرِتغییر». به محض شرکت در این طرح شما تغییر می کنید. مهم نیست که شما کیستید و چه تغییری قرار است بکنید، زیرا هر تغییری شما را از این که هستید بهتر می کند

 

شاید ضروری نباشد اما خارج و خالی از لطف هم نیست که به عرض تان برسد «تغییر، هر حرکتی به سمتِ بِه تَری و بَر تری و سَر تری و بالا رَوی است اگر نه چنانچه سقوط در آن مشاهده می شد تغییر نبوده و نام آن، جا به جایی تَسقیط (به معنای همان سقوط کردن که عرض شد) می گردید. به همین جهت این آیه این گونه است که:

 

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ [١٣:١١]
 
و براى انسان تعقیب کنندگانى [از فرشتگان‌] است که او را از پیش رو و پشت سر به امر خدا حفاظت مى‌کنند. بى‌تردید خداوند سرنوشت قومى را تغییر نمى‌دهد تا آنها وضع خود را تغییر دهند. و چون خدا براى قومى بدى خواهد، آن را بازگشتى نیست، و جز خدا کارسازى براى آن ها نیست
 

این طرح میتواند وَ به زندگی شما معنا می بخشد و آن را سرشار از ثروت و عزت و شوق و عشق و امید و نشاط و تفاوت ... می نماید و هر هفته با چند هدیه ی زیبا به سرزمین درون تان می آید

 

در صورتیکه مایل به شرکت در این طرح منحصر به فرد هستید (که هیچ نیازی به حضور فیزیکی ندارید) لطفاً پاسخ این پرسش را برای من بگذارید:

 

بابت تغییر باورنکردنی و شگرفی که در زندگیتان مشاهده و دریافت خواهید کرد، حاضر به پرداخت چند تومان به صورت ماهیانه هستید؟ (لطفاً و جداً از ارسال جملاتی از قبیل «کار شما با ارزشتر از هر بهاست» و «روی کاری که شما میخواهید بکنید قیمت نمیشود گذاشت» و «پول از ارزش کار شما خواهد کاست» و «اگر برایم امکان داشت میلیونها تومان میپرداختم» و «کاش از خودم پولی میداشتم» و «...» و «...» بپرهیزید!!) و فقط بنویسید:

 

چند تومان به صورت ماهیانه برای عضویت در گروه «گوهر تغییر» می پردازید، نه اینکه این حرکت برای شما یا نزد خدا چند می ارزد!!

 

تعیین این مبلغ، ارزش دمیده شدن روح تغییر و تحول در زندگی تان را نزد شما معین خواهد کرد ( ـ و حتماً همراه با آن، شماره ای که تلگرام نصب دارید را نیز ارسال نمایید: در قسمت نظراتِ همین پست یا از طریق پیامک به شماره ی ۰۹۱۲۸۵۸۶۴۵۸ ـ)

 

شما به محض ثبت نام و پذیرفته شدن و دریافت مشروح چگونگی روند پیش رفتِ دگرگونی ها، به ارزش این گوهروالا «گوهرتغییر» پی خواهید برد و در کم تر از نخستین ماه ورود تان، ارزش حقیقی آن را خواهید «چشید» و در پوست کنونی تان نخواهید گنجید و برای نخستین بار در زندگی تان پوست خواهید انداخت و وارد حقیقت سرزمین تان (سرزمین رُشد) خواهید شد و معنای حیات را درخواهید یافت

 

تعیین و پرداخت مبلغ، حتی توسط نزدیکترین بستگان و دوستان ضروری است (گرچه همه ی عزیزانی که وارد بر این «عرصه» خواهند گشت دوستان عزیزند و چنانچه به هر دلیلی کسی بها به تحول و تغییر خویش ندهد نیز از این ارزشمندی جدا نخواهد بود)

 

در صورتی که مبلغ اعلامی شما به عنوان حق عضویت ماهیانه، کفایتِ شرکت در «گوهرتغییر» را در بر بگیرد پیامی به عنوان پذیرش تان ارسال خواهد گردید و چگونگی «ورود»تان به جهان امید و نشاط و شور و اشتیاق و هیجان زندگانی برای شما تشریح می شود

 

پس از اتمام فرصت ثبت نام یا اتمام گنجایش اشخاص در این راسته ی آموزشیِ کُنِشگرایِ منجر به تحوّلی غیر قابل باور در شما، مازاد ثبت نامی ها در گروه های دیگر ثبت نام شده و به ایشان زمان آغاز و ادامه ی  کلاسهای شان اعلام خواهد گردید

 

ظرفیت هر نوبت گروه، شصت و شش نفر است

 

مبلغ اعلام شده تان بایستی در حدی باشد که هیچ ضربه ای به ثروتِ (داراییهای) شما نزند و نزد خدا نیز از تعیین آن مقدار - در برابر برخی هزینه های بی معنای روزمره در زندگی تان - شرمنده نباشید

 

نیّت مبالغ پرداختی شما بابت شرکت در گروه «گوهرِتغییر» می تواند در راستاهای: آموختن، بهره وری از وقت (عمر)، بهره وری از توان ها، بهره وری از نعمت ها، «دارا» و مستقلّ شدن و افزایش پیوسته ی پاکِ دارایی ها، شناختِ خود، شناختِ خدا، تقویت ایمان، به کار گیریِ تقوی، پایه گیریِ نماز، آشنایی و عجین شدن با ذکر و دعا، یاری رسانی به اعتلای نام خدا ... باشد تا از خیالِ هدر رفتنِ این مبلغ که با بسیارها بیش تر از آن، نتوانستید «کوله» تان را «بشویید» و «توشه» در «آن» بکنید جلوگیری نمایید

 

بنده برای همه تان ثبت نام آرزو میکند

  • مَهدی هُدایی

گذشته حتّی برای خدا بی معناست! حتّی خدا نیز از مداوای آن چه گذشت نا توانا هستند! «خود» تان را گول نزنید. معنا ها را یاد بگیرید. معنا ها بلد نبودند و نشدند و نیستند و با آن سرِ مان را گول مالیدند تا بتوانند خود شان را سَروَر جلوه دهند و ما را گاو و خر

 

گذشته برای خدا یعنی: جام هر لحظه را در همان لحظه در دستانِ توانِ هر آدم به صورت یک سان پر کردند، دسته ای سپاس گزاردند پیشاپیش به بسم الله و نوشیدند و با آن کوشیدند و جذب کردند و افزودند و سرشار از سودند به الحمدُ لله و بسیاری هِی فقط نق زدند و دست این و آن را نگریستند و گفتند که آن ثروت مندان مگر کیستند که دارند و جام شان را از سر نادانایی و نادانی و خصومت و غرور و بی شعوری و تنبلی ـ خصوصاً ـ شکستند و خدا دستور دادند درِ هر امکانی را روی لحظه ای که گذشت یا شکست برای «ابد» بستند

 

گذشته همین لحظه است که کسی از آن بهره گرفت و آن را سرمایه نمود و کوشید و بر آن افزود یا آن را شکست و با شکسته های آن خود و اطرافیان را درید و مدام نق سپس زد و فریاد کشید و گریید. گذشته اما باز هم با تمام این حرف ها چراغی است بس درخشان برای کسی که اهل عبرت باشد و قصد عبور به دنیای نو و با عظمت از دست رفته ی خود کُنَد و زندگی بَد بنهد

 

همین الآن، همین حالا، گذشته یِ فرداست. باز هم می خواهید فردا بگویید مرگ بر چه کس ها که مقصّر بودند و شما این جا هستید!!!!!!!!!!!!!!!!!؟ پس اگر می خواهید به گذشته ها برسید از حالا فردا و «فردا» ی تان را از این شکل کنونی به در آرید و  به همان شکل و گونه که خواهان آن اید بنیان بنهید (در ارزش ها ـ تا ارزش ها را نشناسید نمی توانید بفهمید چه می خواهید یا چه باید بخواهید)

 

ضمناً: شما با جهنّم و بهشت چه کار دارید؟ جهنّم و بهشت آدم ها همین جاست، همین حالاست: مستأجرید؟ در جهنّم هستید! ویلا ندارید؟ در جهنّم هستید! اتومبیل ندارید (اتومبیل شما از نوع نُهصد میلیون ریالی است؟) یا اتومبیل شما ضدّ درد و شکنجه و عذاب و ترس و انفجار و تهدید و تحدید و امثالهم و غیرهم نیست؟ خُب شما در جهنّم هستید؟ در کشوری زندگی می کنید که کُلّاً فقیر است و هیچ از منابع زیر و رو و بالا و پایین و آب و هوا و خاک و جنگل و دریا و خلیج و آسمان و زمین و برق و غیرهم محروم است، یا شما کُلّاً از همه ی آن ها محروم هستید؟ در جهنّم هستید! پول ندارید و هشت تان گرو نُهِ شماست و در نهایت ذلّت زندگی می کنید و مدام بده کار و شرمنده و درمانده و بد بخت و بی چاره و ضعیف و نحیف و خوار و بی مقدار و افسرده و خسته و بی و نا امید و دل شکسته و سر افکنده و گم شده ... هستید و گدای اید و مقروض هستید و غرق در نگرانیِ پرداخت قسط ها و شارژ و مالیات و عوارض و نوسازی و کهنه فروشی و انواع قبض ها و غیرهم هستید؟ در جهنّم هستید! زیرا از نعمت های خدا خوب استفاده نکردید و ثروت مند نشدید و خانه ی بزرگ و یک طبقه و ویلایی در قلب پایتخت و ویلاهای متعدّد در شهرک های ثروت مند نشین اطراف پایتخت و شمال و جنوب و شرق و غربِ کشور و کشورهای درجه ی یک دنیا نخریدید و برای فرزندان تان نیز هر کدام جدا جدا خانه های فراخ و مرفّه بنا ننهایده اید و مرفّهین را که بندگان عاقل خدا بودند بی درد شماردید؟ شما در جهنّم هستید و حالا درد بکشید تا بمیرید

 

می خواست آن روز هایی که داشتند به یاری شما می گرفتند و می بریدند و تقسیم می کردند و می خوردند شما هم میان شان بُر می خوردید و می بُردید و می خوردید و می اندوزیدید و می افزودید مثل آن ها. یا اگر آن کاره ـ بدکاره ـ نبودید خُب راهِ الهیِ کار و کوشش سالم و کسب ثروت انبوه چون کوه و ثروت اندوزی و تُو و بیرون دوزی و افزایش لحظه به لحظه ی آن که بسته نبود که!!!!!!!!!!!!!، خُب چرا نشستید که بیایند و در منزل تان را بکوبند و بفشارند و بزنند و بشکنند و حقّ و حقوق تان از صفر تا صدِ آن را از ترس خدا و قیامت و «حساب»«کتاب» و جهنّم و آتش جاویدان و چرک و خونآبه چشاندن به آن ها هرگاه تشنه شوند را تقدیم تان کنند و بر نخاستید و خودتان حقوق تان را به دست و خانه تان نیاوردید؟

 

چرا هِی گناه را گردن کلاه بردار و کلاه گذار و فریب کار و دوز باز و دغل و ذغل ساز و دروغ و ذروغ و زروق و زروغ و ظروغ ظروق و ضروق و ضروغ گو و این و آن و زمین و زمان می اندازید؟ هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!

 

خُب چرا گذاشتید کلاه تان را بردارند؟ چرا گذاشتید کلاه سرِتان بگذارند؟ چرا فریب خوردید؟ می گویید نا توان بودید؟ چرا خُب نرفتید مثل هزاران هزاران هزاران که تا به ایشان گفتند: مغز ها اگر می خواهند بروند و فرار بکنند راه باز است و جاده دراز و بروند به دَرَکِ اسفل سافلین ... رفتند و علیرغم خیال اینان که بیرون شان کردند آن ها نه تنها گور شان را گم نکردند بلکه به جای گور به نور رسیدند در هر دو جهان شان ...، شما هم نرفتید؟، هان؟ چرا نرفتید؟ از قرآن دلیل می خواهید؟ می خواهید بدانید روز قیامت چه بلایی بر سر تان می آید؟ «گوش» دهید:

 

إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا ۚ فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا [٤:٩٧]

به کسانى که فرشتگان جان آنها را در حالی که ستم گر نسبت به خود بوده اند مى‌ گیرند، گفتند: تا حالا چه کار می کردید؟ آن هایی که داشت اند جان شان را تسلیم می کردند گفتند: ما در زمین نا توانا نگاه داشته شدیم [فرشتگان‌] گفتند: مگر زمین خدا برای جا به جایی شما گسترده نشده بود که از آن جا دور بشوید؟ پس آن ها پناه شان داغ گاه است و بد گردنده ای است

 

هرکه هر چه را می پذیرد یعنی لیاقت خود را آن می بیند. غیر از این است؟ اگر غیر از این است بزنید در گوش خود تان تا بیدار شوید و حقیقت را ببینید

 

خیلی بد است کسی گناه ندانسته کاری و ... خودش را گردن این و آن بیندازد. گذشته همین حالای ما برای فرداهای ماست. نا راحت ایم از گذشته مان؟: بسم الله: شروع کنیم به تصحیح آن

 

کم خوانده ایم بیش بخوانیم. ثروت نداریم؟ جذب کنیم و کسب کنیم و بیفزاییم و بیندوزیم. نداریم نداریم نداریم نداریم؟ بخریم بخریم بخریم بخریم. چه گونه؟ روش های آن ها را بیاموزیم. کجا؟ همین جا! در کارگاه هایِ آگاهیگاه. کجا از آگاهیگاه بهتر؟

 

مهم اما ابتدا این است که اولویت بگشاییم به این که ابتدا پی چه هستیم ما؟ کتاب قله را که خوانده بودید نخستین گام اش این بود که در کلاسور تان ابتدا برگه ی «چه می خواهم» ها را اجرا کنید. یاد تان هست؟

 

کارگاه «ارزش» ها ما را یاری می دهند تا تصمیمِ بِه تر را بیابیم و آن را در اولویّت بگذاریم. پس ابتدا کارگاه «ارزش» ها را شرکت کنیم

 

سپس باید گنج هایی که ما را به آرام و قرار می رسانند را بشناس ایم و از «آن» ها استفاده ببریم

 

بعد باید آیین های رسیدن به اهداف را بیاموزیم (هشت آیین ناب که خواب از سرمان می پَرانَند و قطعیّتِ رسیدن به هدف را تا نزدیک به صد در صد بالا می برند)

 

آن گاه بپردازیم به روش های جمع و جذب و کسب و افزایش ثروت و دیگر نیاز های آموزشی مان مثل آداب ها، باید ها نباید ها و غیرهم

 

ولی بخواهیم از فردا شروع کنیم پس دوباره مآآآآی ایم و همین که همین ایم و دست به کَمَر گرفته روی زمین ایم و آوَخ و وآآآی و چرا آخِر و اگر و اما و کاش و ولی و انگار و شاید و حیف و چرا ... ترانه های وردِ زبان اَلکَن مان ... چه گفته اید با «خود» تان؟، هان؟

 

  • مَهدی هُدایی

شما:

وقتی بخواهیم یک عمل خوب و خیری را برای خداوند و برای رضای ایشان انجام بدهیم چگونه رضای خداوند را در آن عمل خیر و خوب متوجه شده و دریابیم؟

 

»آخرین چشمه»:

هرگاه کاری که می کنید گرهی از زندگانی کسی بگشاید، غمی از شخصی و اشخاصی و خانواده و خاندان و ملتی بزداید، شادی ای برای کسی و کسانی بزاید و رفاه و عزتی تولید بکند و البته خالص (زلال) باشد و در عین صداقت انجام بگیرد (یعنی قصدی پلید و شیطانی به شکل ریا و نفاق و فریب و نیرنگ پشت آن نباشد) به معنی این است که آن کار با بسم الله الرحمن الرحیم حقیقی شروه شده است و با الحمد لله رب العالمین حقیقی هم به پایان رسیده است

 

  • مَهدی هُدایی

خشم چیست؟

از چه،

از کجا،

چگونه،

چرا،

به چه شکل هایی موجود می شود؟

راه یا راه های جلوگیری یا نابودی آن کدامند؟

و آیا می توان کاری کرد که هرگز سراغ آدمی نیاید؟

 

«همسفران» و «او»«سو»های گرامی:

لطفاً در چالش ها، عجله (بی مکثی) را حتماً کنار بگذارید

خوووب در آغاز آن ها را «بخوانید» و مفهوم خواسته در آن را درک کنید

آن را بر کاغذ بنویسید

به ذرّه ذرّه هر چالش، بسیار دقیق شوید و خوووب درباره آن بیندیشید (اندیشه در صورتی که بر کاغذ ثبت شود اندیشه است وگرنه تخیّل یا توهّمی بیش نیست)

 بعد از 24 ساعت، دوباره همه را مرور نمایید

در صورت ضرورت بر نوشته های تان افزوده یا بکاهید

چهل و هشت (48) ساعت بعد، یک بار به عنوان شخصی دیگر که دارد نوشته شما را می خواند مرور کنید

اگر در او تأثیر می گذارد یعنی به نتایج خوبی دست یافته اید

اکنون آن را در نظراتِ «اینجا» = آگاهیگاهِ«او» منتشر کنید تا سر جمعِ همه کوشش های شما و حقیقت هر چالش را با هم به مرور و اجرا برخیزیم و از موضوعِ آن چالش، در صورت منفی بودن خلاص شویم و در صورت مثبت بودن، بهره در عمل نمودن و متحوّل شدن به سمتِ حقیقت و خوب شدن بگیریم

 

  • مَهدی هُدایی