"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

تُندی بِنَهید تا از شرور شیاطین برهید. کُندی برگزینید و لِجام (دهنه) به مکث (خِرَد) بدهید و آرام آرام تا کام، گام به گام سپاس خدای بگزارید و گذشته ها (اشتباهات و خطا) را پلکان رشد به عوالم بالا قرار دهید تا به قُرب (هم سایه گی خدا) برسید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایمان» ثبت شده است

سلام استاد مهربان و گرامی لطفا درباره ی سبل السلام و چگونگی بله گفتن به خدا و خود از طریق آن بیشتر برایمان توضیح بفرمایید

 

سلام و مُحبّت تان را ارج می نَهَم و خیر پاسخ تان می دهم

 

 
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیرًا مِّمَّا کُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتَابِ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ ۚ قَدْ جَاءَکُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ [٥:١٥]
اى اهل کتاب! همانا فرستاده‌ى ما به سوى شما آمده است که بسیارى از حقایق کتاب آسمانى را که نهان مى‌کردید برایتان روشن سازد و [البته‌] از بسیارى مى‌گذرد. آرى، از جانب خدا نور و کتاب روشنگرى براى شما آمده است
     
یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ [٥:١٦]
خدا هر کس را که در پى جلب رضاى اوست، به وسیله آن [کتاب‌] به راه‌هاى امن و سلامت رهنمون مى‌شود، و به خواست خود، آنها را از تاریکى‌ها به نور مى‌برد و به راهى راست هدایتشان مى‌کند
   

سُبُل جمعِ سبیل است. سبیل «راه» است. سلام نام خدا ست. سُبُلُ السَّلامِ راه های سمتِ خدای اَند. فضایل. هرچه فضیلت با هر نامی که هست «راه»ی به سمتِ خدا ست ـ و هزاران بی نهایت بار که مبادا بینگاریم که به تعدادِ خلایق، راهِ رسیدن به خدا هست هان، زینهار!! ـ. به تعدادِ فضایل «راه» به سمتِ خدا هست و بدونِ رذایل اما!!، زیرا رذیله خورَنده یِ فضیلت است هم چون موریانه که چوب و زنگ که آهن و آتش که سبز و زرد و خشک و تَر می سوزانَد به هیچ ترحّمی و سفارشی مگر که به تقوی ـ ها؟! ـ، آری مگر که به تقوی:

 

وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ [٢٠:١٣١]
و زنهار چشم مدوز به آنچه از زینت زندگى دنیا به گروهى از آنان داده‌ایم، تا آنها را در آن امتحان کنیم، و روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است
     
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا ۖ لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُکَ ۗ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَىٰ [٢٠:١٣٢]
و کسان خود را به نماز فرمان ده و بر آن پافشارى کن. از تو روزى نمى‌خواهیم، ما [خود] به تو روزى مى‌دهیم، و عاقبت [خیر] از براى پرهیزکارى است
   
تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ [٢٨:٨٣]
آن سراى آخرت است که براى کسانى قرار مى‌دهیم که در زمین خواستار برترى جویى و فساد نیستند، و عاقبت [خوش‌] از آن پرهیزگاران است
     
مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَى الَّذِینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ إِلَّا مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [٢٨:٨٤]
هر که نیکى بیاورد، براى او بهتر از آن خواهد بود، و هر که بدى آورد، آنها که بدى کردند جز آنچه کرده‌اند کیفر نبینند
 
با من است و با شما ست که سبیلِ سَلام گُزیده ـ فُتاده گُرده، خَمان و به سجده، خامُش و گریان ـ به سمتِ خدا برویم یا که در پیِ ظُلم و شهرت و شهوت و قدرت و وسعتِ فانیِ دنیا و ثروتِ بی «بار» و نام لعن شده از پسِ حذفِ قدرت و مال و شهرت خویش بِدَویم. اگر کفایتِ پرسش نداشت گو که ببایدَم بذری بیش بر زمینِ مهیّایِ شما شاید کاشت وگرنه از آنچه که برداشتِ شمای، پیش به سمتِ خدای ... به سلامت و «زیبا»ی. الحمدُ لله ربِّ العالَمینَ
  • مَهدی هُدایی

1. سرعت را در همه جا خصوصاً خصوصاً خصوصاً در رانندگی، کمتر از میزانِ قانون سرعتِ جاده ها و خیایان ها و کوچه ها پیش بگیریم و سلامت خود و دیگران را ارج بنهیم نزدِ نگاه پیوسته ی حضرت خدا و سپس اما در راستای طلبِ آمرزش بشتابیم:

وَ سَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ سرعت تان را به سمت کسب آمرزش و بهشتی که وسعت آن آسمان ها و زمین است و برای پالایشپاها آماده شده است به کار بگیرید

و بشتابید به آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى که پهنه آن آسمان‌ها و زمین است که براى پرهیزکاران آماده شده است (۳: ۱۳۳)

 

أُولَٰئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ «آنها» در خوبیها از روزمرگیها پیشی میگیرند و برای خوبی از پیشروان هستند

وَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ در خوبیها از روزمرگیها پیشی می گیرند

 

2. و سبقت را در رانندگی و موارد ممنوعه و خطرآفرین، به شدّت کنار بنهیم و احترام به حضور خدا در همه جا بدهیم و در این موارد ذیل سبقت آشنا و کار ما بشود:

 

سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ در کسب آمرزش از پروردگارتان از روزمرگیها پیشی بگیرید

فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ در خوبیها از روزمرگیها پیشی بگیرید

مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ برخی از بندگان ما (چشمگوهایِ به ما) کارِشان پیشی گیری از روزمرگیها در انجام خوبیهاست که آن هم بر اساس میزانِ لیاقتِ شان، از خودِ «ما»ست

 

  • مَهدی هُدایی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

الم [٢:١]

الف، لام، میم

﴿١﴾

   

ذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ [٢:٢]

آن کتاب [بلند مرتبه‌] هیچ تردیدى در آن نیست، راهنماى پرهیزگاران است

﴿٢﴾

   

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ [٢:٣]

آنان که به غیب ایمان مى‌آورند و نماز را برپا مى‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم، انفاق مى‌کنند

﴿٣﴾

   

وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ [٢:٤]

و آنان که به آنچه به تو نازل گردیده و آنچه پیش از تو نازل شده، ایمان مى‌آورند و اینانند که به آخرت یقین دارند

﴿٤﴾

   

أُولَٰئِکَ عَلَىٰ هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [٢:٥]

آنان بر هدایتى از پروردگار خویشند و هم ایشان رستگارانند

 

 

حروف الفبا سرمایه جدا ناشدنی شما هستند. ایا چه بهره هایی از آن ها ببرید در دستان شماست

«آن» «کتاب» که در دستان شماست، تردید نکنید که «راه» را به شما نشان خواهد داد فقط اگر که «خود»«پا» باشید و مدام بر مبنای «آن» گام بردارید

 

«خود»«پا»ها آن گاه (هر وقت و هر جا) که کسی هم نیست می دانند که خدا هستند و سیستم ضبط و ثبت «ایشان» به شدّت و بدون تعطیلی و اشتباه در حال نگارش اند و وصل بودن به سیستم «ثبت» و «ضبط» الهی (نماز) را پایه پندار و رفتار و گفتار و کردارشان می گیرند {و برای همین نیز از هر فحشاء و مُنکَری ـ زشتی و بدی ـ دور هستند} و ذرّه ای از دارایی ها و داشته های شان را ثمره توان و هوش و کوش خود نمی شمارند و از آن ها برای پاکیزه و زلال ماندن شان به دیگران نیز می دهند تا چون جویبار زندگی بکنند نه در مُرداب و باتلاق بخل و حرص و طمع

 

و «خود»«پا»«ها» با اجرای این قرآن که بر «تو» نازل شده است و با «کُتُب» دیگر پیام آوران گذشته پیش از تو آرام می گیرند و آن جهانِ حساب جاودان را شده انگار می دانند انگار که در «آن» اند

«خود»«پا»ها دست در «دستان» خدا به سمت خواسته های «ایشان» روان هستند و همان ها فقط (که در پیروی مطلق از حقّ روییدند ـ رُستَند ـ) رَستَند

  • مَهدی هُدایی

»راه» مشخص است. خدا را «راهنما» بگیریم. چگونه؟ «سخنان» خدا را «گوش» بدهیم و کار ببندیم

 

  • مَهدی هُدایی