"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

تُندی بِنَهید تا از شرور شیاطین برهید. کُندی برگزینید و لِجام (دهنه) به مکث (خِرَد) بدهید و آرام آرام تا کام، گام به گام سپاس خدای بگزارید و گذشته ها (اشتباهات و خطا) را پلکان رشد به عوالم بالا قرار دهید تا به قُرب (هم سایه گی خدا) برسید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

پیروی از مرام «امیر» ملاک ایمان و توحید است

يكشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۰۹ ق.ظ

بمناسبت عید غدیر و تبریک

برگرفته از سخنرانی آیت الله طالقانی در نمازجمعه تهران (اوایل انقلاب و سال 58 )

شنیده شده که بعضی دوستان می گویند  می خواهیم حکومت عدل علی (ع) را در زمین تکرار و پیدا کنیم...

من به انها می گویم که شما باید اول علی(ع) را خوب بشناسید و بعد چنین ادعایی بکنید... گفتند:

 فردی در خانه اش به لهو و لعب و گناه و فحشا مشغول است

نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید... گفت:

خانه و حریم شخصی خودش است. به شما ربطی ندارد و  با چشمان بسته وارد شد و بعد از خارج شدن از منزل دوباره چشمانش را باز کرد و گفت من چیزی ندیدم

وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت:

"مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید."

اینطور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد...

باید بدانید که حضرت علی (ع) اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد

بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید. گفت:

 "در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”

بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...

سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، و علنأ اعلام کرد که من علی را برای حکومت  قبول ندارم...

علی ابن ابیطالب،  نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حبس اش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت...

طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت

 چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند. 
علی به آن ها گفت: کجا می روید؟

{دروغ گفتند...}

علی گفت : می دانم برای جنگ با من می روید. با این وجود آن ها را زندانی نکرد. زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت...

روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند

یارانش گفتند شروع کنیم او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت: “اللهم اشهد” خدایا شاهد باشید

سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند...

یاران گفتند: شروع کنیم ... او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت: “اللهم اشهد” خدایا گواه باشید

تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند

سر به آسمان بلند کرد و گفت : “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم” آن گاه شمشیر کشید....
 
ماجراجو و جنگ طلب نبود...بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت:

“کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان
 نمی دیدم”. حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت

سپس به دیدن عایشه رفت و حالش را پرسید و با ۴۰ زن مسلح روپوشیده (شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند ... با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود.

کسانیکه با او جنگیدند را محارب و منافق و فتنه گر” نخواند، گفت:

“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”

در زمان خلافت تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد، گفت:

ایرانیان قبل از اسلام  ، با انکه هم دین ما  نبودند ، ولی مردمان پاک دستی بودند...
 
هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود، مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند، با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت، گفت:

 من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خداتعظیم کنید

همیشه در کنار زیر دستانش می نشست به طوری که مشخص نمی شد خلیفه کدام هست....

وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فرد مسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد. نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند

در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت :

 که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم، از خدا بترس و عدالت را رعایت کن... 

از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
 

علی را باید به عملکردش شناخت نه با وهن و وهم و خرافات ... علی به عدل اش علی بود. علی، خود، عین عدل بود ...

  • مَهدی هُدایی

نظرات  (۱)

  • سلام استاد
  • شما خودتون به صحت همه ی مطالب این پست مطمئن هستید که ما نشرش بدهیم؟ چون در سایت شایعات٬ برخی قسمتهای این پیام تکذیب شده و در توان فعلی ما هم تحقیق بیشتر درباره ی صحت و سقمش نیست.

    پاسخ:
    سلام. من این نوشته را به تأیید این آدرس برداشتم.http://amonews.ir/?p=4459 بسیاری شاید علاقه به عدم صحت و انکار این گونه مطالب که از نهایت عدالت می کویند داشته باشند و در صدد توجیه و جواب و کلکل و ارتباط دادن آن با چیز هایی و ... بر آمده باشند و بر بیایند اما آن چه شما را اطمینان خواهد داد همانا آیات قرآن و مطالب فخیم و گران بهای نهج البلاغه در نامه ی ایشان به مالک اشتر و گفتگوی شان با همام و وصایای شان به فرزندان شان و خطب و قصار ها و نامه های دیگر حضرت شان است تا متوجه نوع نگاه آن مقام بلند مرتبت به ساختار ها در مبنای عدالت گردید
    من صد البته بنا بر محبت جناب عالی جمله ای که درخواست نشر آن را کرده ام از متن بر می دارم
    لیکا بادا مدعیان خدا و دین و اسلام و تشیع پیش از ادعا های این چنانی شان یک بار قرآن را حتی فقط از رو به زبان مادری شان بخوانند تا دریابند ریشه ی هر گفته ای از هر رسول و امامی در قرآن است و بس. و امامی عزیز از امامان کرام گرام فرمودند: اگر از قول ما چیزی شنیدید آن را به محک قرآن ببرید اگر تأیید کرد از ما ست وگرنه به دیوار بکوبیدش
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی