نازنینِ کسی استی اگر تو دِگَر در پِیِ چیستی؟، مگر ...، «آن»؟، هان؟
دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۲۰ ق.ظ
به نام خدای اعلی می گشاییم «آن» را دوباره و باز بر لبِ همان جوی می نشینیم و این بار جای گذار عمر، رقص «آبِ» حیات «می نِگَریم» و لحظات را ناب سپری می کنیم و بادا دور از خاب
فقط مراقبتی تا که مباد یادِ خدای را کسی دور بزند که هر که «عبور» نهاد به دور افتاد. چه مبارک سحری است و چه فرخنده شبی شبی که شاخه نبات به کسی دادی دادار دل گشای ...
تو پای به «راه» ـ فقط حواس تو باشد به «راه» ـ نِه دگر ایچ تو مگوی که راه، «خود»، «بنمایَدَت» که چُون باید رفت
و بکوشم و کوشید که کم کسی نگذارَد در معامله های روز و شبانه که هر که کم بگذارد از آن «ویل» مصلّین در کمین وی است. حواس هر همه باشد که مباد بذر شریک برای جز آن چه خواست خداست وَ بپاشد، که هر چه به جایِ خویش نکوست و ناظرِ نیّاتِ آدمیان فقط «او» ست
- ۹۹/۰۵/۲۷