"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

تُندی بِنَهید تا از شرور شیاطین برهید. کُندی برگزینید و لِجام (دهنه) به مکث (خِرَد) بدهید و آرام آرام تا کام، گام به گام سپاس خدای بگزارید و گذشته ها (اشتباهات و خطا) را پلکان رشد به عوالم بالا قرار دهید تا به قُرب (هم سایه گی خدا) برسید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ذکر» ثبت شده است

* بنده ۳۶۵ هستم در مطلب خشم http://blog.ir/media/images/3dots.png?E2z285 سلام : خشم از به هم ریخته گی درونی وبیرونی نشات میگیردگاهی درون با انباشته گی وناراحتی وناملایمات پر میشود وبا تلنگری بروز میشود گاهی اتفاقی از بیرون باعث بروز خشم در آدمی میشود.

۲- از هر چیزی واتفاقی که خلاف میل وخواسته آدمی باشد به وقوع میپیوندد

۳- بیشتر از محیط بیرونی وارد میشود ولی گاهی هم از درون

۴گاهی بدون وقایع قبلی رخ میدهد وگاهی بواسطه اتفاقی شکل میگیرد.

۵- چون درون آدمی هنوز موفق نشده راه صحیحی بسوی حضرت حق بیابد پس میتواند در آدمی میدان ظهور پیدا کند

۶- به شکلهای پرخاش درگیریهای لفظی زدوخورد وبسیار موارد که گاهی خطر آفرین هم میشود به وقوع میپیوندد

۷- بهترین کار برای جلوگیری از بروز خشم اختیار سکوت وکمی تامل در همان لحطه است یا از محیط خو راخارج کرده ویا رفتن به طبیعت یا هر کاری که آدمی را به آرامش برساند گاهی خواندن دو رکعت نماز وگفتگو با خدا وگفتن اذکاری مانند استغفروالله وصلوات وکلا کمک خواست از خداوند مهربان بهترین آرامبخش در لحظات بروز خشم میباشد همچنین به تجربه خودم ذکر 

سبوح  قدوس رب الملائکه والروح هم خیلی خیلی آرام کننده هست تا انشاالله به مرور کم وکم ک وکمتر شود .

** سپاسگزار بابت شرح کامل موارد خشم و نحوه جلوگیری از آن و شاید بتوان آن را بدینگون خلاصه نمود:

خشمگینیم زیرا آنچه خواهانیم را چنان که می خواهیم نمی بینیم

و علاج خشم نیز از بین بردن ریشه آن است اگر تا همیشه ما را میهمان است

 

* گیتی معماری در مطلب کندآرامیگری  باسلام دوباره ودرموردنعمت سلامتی وارامش که هرچه دروصف این دونعمت گفته شودکم است وبراستی که خیلی زیاداگاهی میخواهدتابه عظمت اینهابرسیم والبته خودم راعرض میکنم.....الحمدولله ربالعالمین...

** سلام و سپاسگزار که از سلامتی و ارامش برای ما نوشتید و یادآوری مان کردید

یکی از راه های شکرگزاری که پایه رشد داشته های آدمی است شمارش نعمت هاست در حالی که امکان شمارش آن ها نیز نیست (و إن تعدّوا نعمت الله لا تحصوها) اما اگر با هر الحمد لله یک داشته تان را به یاد بیاورید به نوعی دارید نعمت ها را می شمارید و شادی تان افزون و غم و غصّه تان بسیار اندک می شود الحمد لله که چشمانم سالم، الحمد لله که گوش هایم سالم، الحمد لله که لبانم سالم، الحمد لله که زبانم سالم، الحمد لله که ابروانم سالم، الحمد لله که مژگانم سالم، الحمد لله که همسرم سالم، الحمد لله که فرزندم ... پسرم ... دخترم ... آن پسرم ... آن دخترم ... این نوه ام آن نوه ام ... الحمد لله که چشمانم زیبا، ... مژگانم زیبا ... لبانم زیبا ... و الی غیر النهایت این بار که تسبیح دست گرفتید تا برای خدا مانور شوق داشته های تان را بدهید این گونه عمل کنید تا نتایج متفاوت آن را دریافت دارید

 

* بنده ۳۶۱ در مطلب خشم  سلام .بنظرم بیشترازمنفی نگری وبدبینی خشم ایجادمیشودواینکه باعقایدورفتارهای دیگران مخالفت کنیم وقبول نداشته باشیم وبازبه اصلخودبینی مطلقبرمیگرددبنظرم حس مثبت داشتن به افکاروگفته های دیگران وتامل وتددبرمیتونه راه جلوگیری باشه...

** سپاسگزارم که شرح خوبی نگاشته اید

یادمان بماند برای همیشه که هر خطایی رخ می دهد و ما را می آزارد نتیجه یک انتخابی است که به جای اختیارمان انجام داده ایم. و هر انتخاب رذیلتی بارِ رذیلت به دنبال دارد. دنباله ها ـ ذنوب، گناهان ـ. اکنون یا بایستی بپذیریم و راه حل برای آن بیابیم و خودمان خودمان را تغییر بدهیم با تغییر نگاه مان یا آن ریشه را ریشه کن کنیم که در برخی موارد غیر ممکن و در بسیاری از آن ها دو چیز نیاز دارد 1. ثروت 2. جرأت (که نتیجه داشتن شخصیّت و ارزش قائل بودن برای خود نیز، است)

 

* بنده 2001 در مطلب دُوانه  سلام بله به راستی در مورد سلامتی به یاد دارم مادر بزرگوارم که رحمت خدا بر ایشان میگفتند سلامتی مثل تاجی است بر سر همگان که قدر دان نیستند و به محض از دست دادن تازه متوجه میشوند چه نعمتی را از دست داده اند و حالا که به برکت وجود شما استاد گرامی با دیدگاه کاربردی تر آیات کتاب خواندنی خداوند با رویکرد این جهانی و اگر چه که همیشه با گفتار امام علی علیه اسلام به کار نگاه میکردم و به حمدالله همیشه در حال تفریح بودم و اوقات باطل نداشتم و همیشه نسبت به عزیزانم حس نوازشگری داشتم اما همکنون که با مفاهیم همراه شده ام میبینم چقدر از نعمت اعضای بدنم که به راحتی بر می خیزم به راحتی دست عزیزانم را میفشردم ویا در اغوش میگرفتم غافل بودم و این خاص این ایام هم نیست چون بسیاری افراد بر اثر سانحه ای این توانایی ها را دیگر ندارند و من باز هم دارم که در مورد کاربرد ایات بسیار لحظه هایم را بانظم تر و اگاهانه تر کرده که به امید حق در بیانی دیگر مطرح میکنم تا بدانم که راه را درست فهمیدم و اما در مورد آرامش فقط به دور از کل کل کردن باید باشیم وجواب ندادن و با جمله کلیدی و بسیار کاربری از خودتان که از سالهای اموخته شده از شما به یادگا ر دارم به اتمام میرسانم که مدتی بگو آری به هر که که هر چه خاست خاست به کرسی حرف خویش بنشاند اگر حقیقت محضی است که خویش به خدای بسپاری ارامش نتیجه نابی است که بر می داری مدتی بگو آری به امید اینکه زیاده گویی در نظر سنجی نکرده باشم و گفتار مفید بوده همیشه به خدا می سپارمتان 

** سپاسگزارم که مفصل از نعمت شماری و سپاسگزاری با ذکر مثال نوشتید

خوب است هر بار می نشینیم  و بر می خیزیم به یاد  خدا باشیم که نعمت توانایی آن را به ما داده اند و می شد از ما به هر بهانه ای گرفته می بودندَش یا بی بهانه و این کار را برای ما و فرزندان و بستگان مان نکردند ... هر لقمه ای که فرو می بریم ... هر نفسی که فرو می بریم و مازاد و آلوده شده آن را بیرون می ریزیم و ... ذکر یعنی «این» آگاهی ذره به ذره و پیوسته

  • مَهدی هُدایی


یک لحظه هم حتی، حتی یک لحظه هم  بی کار نمانید

کار، لذت و تفریح شما باشد. آن را برقصید و همآغوشَش شوید و نتیجه از عشق همآغوشی تان با آن به ثمر بنشیند تا اوج لذتی که از آن می برید باشد و اوج لذت به هرکه آن را خرید بدهد

 

تند تند تند:

نه بخورید،

نه بخوابید،

نه بخرید،

نه بگویید،

نه بشنوید،

نه ببینید،

نه بخوانید،

نه بنویسید،

نه بنشینید،

نه برخیزید،

نه کار کنید،

نه عشق بورزید و نه عشق بازی،

نه محبت کنید،

نه دعا و استغفار نمایید،

نه نماز بخوانید و رکوع و سجده،

نه ذکر بگویید،

نه کتاب آسمانی تان را به زبان ببرید ...

 

کُند، متمرکز، متفکر، عاقلانه، با احساس حضور و ظهورِ شادی و شور و نمایشِ نشاط و شوق نفس بکشید تا ذره ذره ها را درک و حس کنید و سرشار از سپاس و امید به حیات برتر و سرتر نَفَس بکشید

 

تند تند تند اگر بگویید الحمد لله رب العالمین یا استغفر الله ربی و اتوب الیه یا سبحان ربی الاعلی و بحمده یا حتی الله اکبر ... نه این که خوب نباشد ـ خوب است، عالی است ـ اما و بلکه خوبتر و خوب ترین این است که کُندآرام حتی حتی حتی نفس بکشیم (هرچه بر کُندآرامی تنفس بکوشیم سلامت و طول عمرمان را افزوده ایم)

 

استغفر (حس کنید یعنی دارید می روید نزد خدا برای درخواست کردن از «ایشان» برای ندیده گرفتن کدام خطا یا اشتباه یا کم کاری یا کوتاهی یا جرم، یا بدی ... که کرده اید و کی و کجا و چرا ...)

الله (حس حضور در مقابل مقدس بی نیاز و انتهای همه نیازها ... ـ چه حسّ قشنگی ـ)

ربی (که مفتخرم به این که «ایشان» مربی من هم هستند ... ـ چه حالت نازنینی ـ)

و اتوب الیه (و من از هرکه و هرچه و هر حالت و هر نیازی روی برگردانده و روی به حضرت شان آورده ام تا اعلام کنم چنانچه با بارش مغفرت«شان» پاکم کنند روی به حضرت شان بگردانم و بلکه دیگر برای همیشه دست از گناهان بردارم)

 

و توفیق همه ما به دستان پر توان و آگاه مطلق و دانا و دارای الله است تبارک و تعالی

 

  • مَهدی هُدایی